معنی مکه ریش - جستجوی لغت در جدول جو
مکه ریش
کاکل ذرت
ادامه...
کاکل ذرت
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر ته ریش
ته ریش
ریش کوتاهی که چند روز تراشیده نشده است، موهایی که تازه بر صورت روییده
ادامه...
ریش کوتاهی که چند روز تراشیده نشده است، موهایی که تازه بر صورت روییده
فرهنگ فارسی عمید
کپه ریش
(کُپْ پَ / پِ)
دارای ریش انبوه. پرریش. لحیانی. بلمه. ریش آور
ادامه...
دارای ریش انبوه. پرریش. لحیانی. بلمه. ریش آور
لغت نامه دهخدا
مکه دین
(مَکْ کی)
دهی از دهستان زلقی است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 568 سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ادامه...
دهی از دهستان زلقی است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 568 سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
ده ریش
(دَهْ)
کسی که دارای ریش انبوه و هنگفت و بزرگ باشد. (ناظم الاطباء). لحیۀ انبوه و گنده. (آنندراج)
ادامه...
کسی که دارای ریش انبوه و هنگفت و بزرگ باشد. (ناظم الاطباء). لحیۀ انبوه و گنده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گوه ریش
دشنامی است گه بریش: درم آمد علاج عشق درم گوه ریشا، چه سود از این و از آن. (سنائی)
ادامه...
دشنامی است گه بریش: درم آمد علاج عشق درم گوه ریشا، چه سود از این و از آن. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ته ریش
ته ریش
ریش اندک ریش با موهای اند که بر صورت ظاهرباشد محاسن کوتاه
ادامه...
ریش اندک ریش با موهای اند که بر صورت ظاهرباشد محاسن کوتاه
فرهنگ لغت هوشیار
گه ریش
دشنامی است گه بریش: درم آمد علاج عشق درم گوه ریشا، چه سود از این و از آن. (سنائی)
ادامه...
دشنامی است گه بریش: درم آمد علاج عشق درم گوه ریشا، چه سود از این و از آن. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تکه پیش
جلوی تکیه، تکیه ی جلوی حسینیه ها
ادامه...
جلوی تکیه، تکیه ی جلوی حسینیه ها
فرهنگ گویش مازندرانی
رکه رش
رفت و آمد
ادامه...
رفت و آمد
فرهنگ گویش مازندرانی